نتایج جستجو برای عبارت :

هنوز هم باورش برایم سخت است

مگه میشه از نگات
دل برید و خسته شد
تو خود عشقی و عشق
کم میاره پیش تو
کاش یه جوری بشه که چشم به راهت نشینم
مثلا تو باشی من واسه بمیرم
اون چشمات منو دیوونه کردن آخرش انقد خوبی که من دلم نمیشه باورش
اون چشمات منو دیوونه کردن آخرش انقد خوبی که من دلم نمیشه باورش
دانلود آهنگ جدید مهراد جم
تو گل شقایقم تک تک دقایقم واسه اون تک گل باغی
شب با تو شیرین میشه حالا دیدی میشه میشه که همیشه باشی
اون چشمات منو دیوونه کردن آخرش انقد خوبی که من دلم نمیشه باورش
او
یک سری حرف و حدیث هست که آدم تا با چشم خود نبیند نمی تواند باورش کند. یعنی هیچ رقم توی مخ آدم نمی گنجد. وقتی هم که با چشمان خودش می بیند باز هم باورش نمی شود. مگر می شود ساعت یازده شب دختری با پسری که هیچگاه او را ندیده قرار بگذارد، همدیگر را با نشانی و کلی زحمت پیدا کنند، بعد از این وصال شیرین از هم با فاصله بنشینند و از هم خجالت هم بکشند؟! به خداوندی خدا تا همین دو شب پیش فکر می کردم همه این حرف ها چاخان است! اصلا دختر بد، بابای لعنتی این دختر کدام
سراغ بال های خنده ی مرا،از برگ هایی بگیرید
که زیر پای عقاید کهنه خُرد شده اند!
 
من از کجا می دانستم
روی زمینی تا به این حد پست
در شبی که انکارش بزرگترین دروغ تاریخ بود
می شود پرواز کرد؟
 
مانده بودم بین فاصله های اجباری قرمزی
که کلماتمان را روی هر خط
هر بار غریب تر می کرد.
باورش سخت بود اما،
خیالِ مرا نبضِ نفس های تو
از هر حقیقتی واقعی تر می کرد.
 
کِنارِ صنوبری که سعی داشت آوازش
مرا به یاد تو بیاندازد،
فکرم، جای دیگری بود.
من تمام راه
در تکاپوی ه
من اصولا زیاد دروغ نمی گم
اما یه فلسفه ای دارم
تا زمانی که خودت دروغت رو باور نکردی دروغ نگو! گام اول اینه که خودت باورش کنی!
+  مجبور شدم ننه من غریبم بازی دربیارم برای یه نفر. فقط واسه اینکه متوجه ی جایگاهش بشه. کاملا قابل باور بود و همه باورشون شد! اما اون شخص باورش شد و نادیده گرفت!!!!و گذاشتمش کنار و اجازه دادم هر بلایی دلش میخواد سرم بیاره! اما عوضش خودم رو قوی میکنم و گاردم رو میکشم بالا تا آسیب نبینم ...
+  گرمه...
+  دوست دارید یه بار یه آهنگ ب
امروز آرام داشت وسایلشو مرتب می کرد دندان بچگی هاشو پیدا کرد و گفت میذارم زیر بالشم تا فرشته ها برام پول بذارن.گفتم آرام!!!!
همین طوری نگام کرد و متوجه شد و بعد گفت شما میذاشتین؟!! گفتم آره. دیگه همین طور نگام می کرد..اصلا باورش نمیشد.گفتم آرام مگه بچه ای؟الان که دیگه خودت می تونی واقعیت ها رو تشخیص بدی.. یعنی نمی دونستی ؟! گفت نه.بچم بهت زده شده بود، اصلا باورش نمیشد..یه لحظه از خودم بدم اومد که طوری رفتار کردم که هنوز که هنوزه اون متوجه نشده پولو
این قسمت با برف جذابیت خودشو داشت...  دوباره  داره اون شور و هیجان به سریال برمیگرده همه امیدواریم که تو بهترین زمان ممکن خبری از ریک  بشه ... باورش خیلی سخت که هنوز بدون اون فصل نهم تموم شد و باید خودمون رو اماده کنیم برای فصل دهم. شاهد برف بودیم  که اولین بار تو این نه فصل دیدمش با این برف  خیلی چیزا تغیر کرده و میکنه....
ادامه مطلب
دوست داشتنِ خدا که شرایط ندارد ...چه کسی گفته که خدا فقط خدایِ کسانیست که نمازشان اول وقت است وخمس و زکاتشان سر موقع ؟!من خدایی در خلوتِ شبانه ام دارم که خدای تمام آدم هاییست که باورش دارند و حتی ... خدای کسانی که باورش ندارند ... !آن قدر مهربان است که هربار با او حرف می زنم ، حالم را خوبِ خوب می کند ...من حتی عطر حضورِ خالصانه اش را هر روز کنار خودم حس می کنم ...من از آن آدم های خوبی که شما می گویید نیستم ...گاهی نمازم قضا میشود ،گاهی روزه هایم را نمی گیر
خانه خراب شد و دنیا هنوز هست
بازان زد و صحرا هنوز هست
آن ابر که باریده بود در صحرا
خشکید و تَه کشید و دریا هنوز هست
آزرده ایم ما نکند دنیا هدر رود
دیروز رفته اگر فردا هنوز هست
سر ، عاشق است ، تن ، هویٰ ، جان ، فرشته است
سر ها ز تن جدا شد و جان ها هنوز هست
هرچند مهر باطل افکار من زده
اما بدان که پختن سودا هنوز هست
او گرچه رفت و دل ، دل نمیشود
رویای هرشب و شب ها هنوز هست
شهید حسین پور جعفری تولد: ۱۳۴۵ کرمان شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸ بغداد شهید حسین پور جعفری از جانبازان جنگ تحمیلی بودند که از ایشان دو دختر و دو پسر به یادگار مانده است وی فردی امین و رازدار حاج قاسم بود و در تمامی عملیات‌های خطرناک خارج از مرزها در کنار و همراه سردار سلیمانی بود.  وقتی صحبت از وفاداری می‌شود همه یاد علمدار کربلا می‌افتند یاد شیرمردی که تا آخرین لحظه به مولایش وفادار ماند. باورش سخت است؛ اینکه دو نفر ۴۰ سال تمامی روزهای سخت کنار هم
این‌که میگن شبیه خودت باش احمقانه ست. چون اصلا معلوم نیست اینی که تو فکر می‌کنی شبیه خودته و خودتی، برنامه‌ریزی یه تفکر یا حتی یک شخص خاص نباشه. شاید تو اصلا یک ملعبه‌ای و هرچیزی که تصور می‌کنی خودتی، خودت نیست. ممکنه همه‌ش دسیسه باشه. همین‌طور هم هست. من وارد یک پارادایمی می‌شدم و بعد می‌دیدم که جواب یه سری سوالاتم رو نمیده، تغییرش می‌دادم. از وقتی هفده سالم بود این‌جوری بود، هنوزم همین‌جوریه. هنوز با این همه تلاشی که شبانه روز می‌کن
از فراقت , من فراغت را نمی جویم هنوز یک نفر بی آنکه باشد , هست و با اویم هنوز شعر گفتن را غمت چون خوب یادم داده ست نکته ای گفتی به تفسیرش غزل گویم هنوز گفتم از جان بگذرم تا گردم از جانان رها پای بر چشمم نهاد از خاک می رویم هنوز برکه با تصویر ماهش عشق بازی می کند دوری و سرمستی از یاد تو می بویم هنوز من نه یک دم زندگی کردم نه مردم بعد تو شانه ات گم شد , پریشان ست گیسویم هنوز فصل کوچ ست و پرنده خانه اش را ترک کرد من که ره با اختیار خود نمی
شاید باورش برایت سخت باشد، که هنوز هم در تلاطمم.
اما دگر رد این تلاطم را در چهره ام نمی‌بینی، چون قلبم را در چاله ای عمیق دفن کرده ام؛ مباد صدای آه و ناله اش به جایی برسد.
و تناقض...آری همان‌ کک‌هایی که مسبب ازهم گسیختگی تار و پودم اند.
همان‌ها که جانم را به لبم میرسانند.
همان‌ها که آهم را بغض و طاقتم را طاق میکنند.
خودت ببین:
تک تک سلول های مغزم "Bella ciao" را فریاد می زنند.
قلبم پوزخند میزند: آخر مقاومت؟در برابر چه؟ ای چشم های نابینا جز پوچی چه می‌
از برنامه های اجتماعی فقط واتساپ را گذاشته ام 
دیشب تلگرام را هم مثل  اینستا از صفحه ی گوشی پاک کردم 
تا کمی به خود بیایم و درگیر خودم باشم فقط خودم 
به زندگی واقعی ام برگردم 
افکارم جمع خودم باشد
تا کمی کمتر به او فکر کنم 
وقتی به دینگ دینگ میگویم همه فکر و ذهنم درگیر  اوست باور نمیکند 
 وقتی از خواب بیدار میشوم به اولین چیزی که فکر میکنم تویی
برای همین است اول صبح به تو زنگ میزنم 
او میخندد و میگوید:  آی آی دروغگووو
جوجوکو  : بخدا راست میگ
..::هوالرفیق::..
- مطمئنی می‌خواهی این پسر را پیش عمه‌اش بگذاری؟ من تمام روز داشتم آن‌ها را نگاه می‌کردم... بدترین مشنگ‌هایی (Muggle) هستند که در زندگیم دیدم!+ این‌ها تنها خانواده‌ای هستند که برایش باقی مانده...
شاید باورش سخت باشد که هنوز هم کسانی هستند که با هری آشنا نیستند، اما این یک واقعیت است. بهتر است همین اول بگویم که...
..::این پست همچنان در حال تکمیل است: تیکه‌هایی از متن کتاب به آن اضافه خواهد شد::..
ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید مهراد جم با نام گل شقایقدانلود آهنگ جدید مهراد جم به نام گل شقایق با بهترین کیفیت در سمفونی. مهراد جم گروه خوب کشورمان آهنگ جدیدی به نام گل شقایق را در فضای مجازی منتشر کرده است. شما عزیزان و طرفدارن موسیقی میتوانید برای دانلود موزیک گل شقایق و همینطور برای آهنگ های دیگر این هنرمند به بخش دانلود آهنگ و موزیک ویدیو مراجعه و این آثار بسیار جذاب را با بهترین کیفیت دانلود کنید و یا این موزیک زیبا را بصورت آنلاین در وب سایت سمفون
من به آویشن، به باران تو مشکوکم هنوزمن به پایان ِ زمستان تو مشکوکم هنوزغنچه و عطر و بهار و سبزه‌ باز آورده‌ایگرچه با گل‌های گلدان تو مشکوکم هنوزای صدای ناگهان ِ یک تبسم در سحرمن به لبخند غزلخوان تو مشکوکم هنوزباز می‌پرسی که امید فراوانت چه شد؟باز می‌گویم به ایمان ِ تو مشکوکم هنوزهر که آمد، بار فردای خودش را بست و رفتبا یقین‌های پریشان تو مشکوکم هنوزاین‌که می‌آید نه باران، گریه‌های نم‌نم استمن به ابر و باز باران تو مشکوکم هنوز
من چه گویم از دل زارم که بیمارم هنوزشب شده مهتاب در خواب است وبیدارم هنوزغرق نور وشادمانی آسمان تار شبلیک تاریک است و طوفانی دل زارم هنوزماه خندان کهکشان ها نور بارانغم نهان در دل که از عشقش گرفتارم هنوزمثل مجنون غرق افسون آسمان شاداب و گلگوناشک بارم روز و شب می باشد این کارم هنوز
گفت :فقط بهم بگو که دیدی.
گفت:دیدم.
آروم شد و همه راه تا خونه رو از پاییز قشنگ و هوای سرد و آسمون ابری و نم بارون و درختای رنگی حرف زد و خوشحال بود که باورش داشت.
حالش خوبترین حال دنیا بود و از ته دل فریاد کشید: خدایا شکرت.
 
#داستانک
#باور
#خدابامنه
رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز...می برم جسمی و دل در گرو اوست هنوز
بگذارید به آغوش غم خویش روم ... بهتر از غم به جهان نیست مرا دوست هنوز
گرجه با دوری او زندگیم نیست ولی ... یاد او میدمدم جان به رگ و پوست هنوز
رشته مهرو وفا شکر که از دست نرفت ...بر سر شانه من تاری از آن موست هنوز
بعد یک عمر که با او به  وفا سر کردم ...با که این درد بگویم؟!که جفا جوست هنوز
تا دل ناله جانسوز بر آرم همه عمر ...همچو چنگم سر غم بر سر زانوست هنوز
باهمه زخم که سیمین بدل از او دارد
تا نیمه ی راه : خاطرات شفاهی خدیجه میرشکار اولین زن اسیر ایرانی
تا نیمه ی راه : ابوالقاسم علیزاده، نشر شمشاد
معرفی:
داستان همه عروس دامادها یه طرف، داستان حبیب و نامزدش یه طرف. عاشقانه های دامادی که آرام آرام مقابل عروسش جان می دهد و شکنجه هایی که عروس تنها به جان می خرد تا…
بریده کتاب(۱):
هنوز جمله تمام نشده بود که صدای شلیک گلوله به گوشم رسید. ناخودآگاه به اطراف خیره شدم…. کمی دقیق تر شدم باورم نمی شد. با وحشت واضطراب خاصی گفتم: حبیب! عراقی ها
آسمونم دلش غصه داره...
حق داره هر چی امشب بباره...!
....
امشب با داداش کوچیکه که ۶ سال ازم بزرگتره!!!...بحثم شد!
بحث سیاسی ...و باورم نمیشه که داشتم بلند بلند داد میزدم که مغلطه نکن برادر من...!!!!!
و کی باورش میشه فاطمه ساکت و صبور که سرش یا تو رمانه یا تو گوشی ...اینطوری صداشو بندازه رو سرش و بعد خودش با پررویی بگه :کسی که تو بحث و استدلالاش ،منطق کم میاره ،تن صداش رو بیشتر میکنه...!!!
و بابا همینطوری نگام میکرد
شاید به نظر بحث خوبی میومد...ولی من بار اول و آخر
بغلم کن که خدا دورتر از این نشود...
...
روی یه نوت صورتی ک به دیوار اتاقم چسبوندم ...دو ماه پیش...نوشتم :آنها که از تنهایی نمیهراسند ؛باهم بودن هایشان عجیب اصالت دارد...!هر روز میخونمش...هر روز جلوی چشممه...هر روز و هر ثانیه و هر لحظه باورش دارم...اما امروز ...
نه!
به همین سادگی...!
....
شعر اول پست از حامد ابراهیم پور
چه کسی باورش می‌شود که سریال چرنوبیل رتبۀ بالاتری از سریال‌هایی چون شرلوک، گیم آو ترونز، بریکینگ بد و انیمیشن آواتار آنگ بگیرد و یک دفعه بشود صدر جدول 250 سریال برتر سایت IMDB؟
نظارتِ بالای شورای عالی فضای مجازی با غیبت‌های مکرر رئیس جمهور به این جا کشیده که سایت‌های دانلود فیلم که مثل قارچ یک شبه سر برآورده‌اند، به راحتی و به طور کاملا رایگان فیلم‌های بدون سانسور خود را عرضه می‌کنند. آن هم با هزینه‌های هاست، دامنه و حتی با دوبله‌های متن
از پسفردا اردو به طور رسمی شروع میشه و کی باورش میشه که فقط روز های
۲۷ و ۲۹ اسفند
۱ و ۲ و ۳ و ۱۵ و ۳۰(به صورت نصفه روز بعد از سنجش) فروردین
۱۳ و ۲۲ اردیبهشت
۱۵ و ۱۶ خرداد
تعطیل باشیم؟! :///
انصافا خر هم از یه جایی به بعد جفتک میزنه بعد اینا میخوان میخوان مارو کنترل کنن :/
دانلود آهنگ جدید مهراد جم به نام گل شقایق با بهترین کیفیت. مهراد جم گروه خوب کشورمان آهنگ جدیدی به نام گل شقایق را در فضای مجازی منتشر کرده است. شما عزیزان و طرفدارن موسیقی میتوانید برای دانلود موزیک گل شقایق و همینطور برای آهنگ های دیگر این هنرمند به بخش دانلود آهنگ و موزیک ویدیو مراجعه و این آثار بسیار جذاب را با بهترین کیفیت دانلود کنید و یا این موزیک زیبا را بصورت آنلاین در پایین صفحه گوش دهید.
Download Music MehraadJam - GoleShaghayegh  
 
دانلود آهنگ با کی
زمان آدم را به خیلی چیز ها عادت میدهد. اولش باورش سخت است ولی هرچه که زمان رو به جلو می رود میبینی که عادت کرده ای. عادت برای چیزی که آن اول برایت غیر ممکن و سخت بوده. باید به قدرت زمان ایمان آورد و بدانیم که زمان همه چی را درست می کند حتی چیزهایی قرار با رفتنشان جانمان را از ما بگیرند...
خیابان را آمدیم پایین. شب بود و کسانی پشت پنجره به انتظار ایستاده بودند. مثل ما که داشتیم از کنار درختان می گذشتیم و گذشته را تماشا می کردیم. باور نمی کردیم. باورمان نمی شد. پر از شک بودیم و زندگی همان روشنی دَم بود. همان حباب نقش بسته بر شیشه. تیره و تار و پر از ابهام. چه باورش می کردیم یا نه. مثل وقوع باران در بیابان...
مثل نیلوفر اسیر خواب مردابم هنوز
یا که آن مرداب پیری در تب خوابم هنوز
شاید آوای شباهنگی میان جنگلم
یا شبیه آسمان در دست مهتابم هنوز
یا که شاید تکه ابری سرد و بارانی شدم
یا که در دریای چشمی مثل گردابم هنوز
ماهی ام ، فکر فرار از تنگ های شیشه ای
در تمنای خیال رود پر آبم هنوز
رودم اما، یک مسافر، میروم تا مرز عشق
مثل نیزاری ولی در فکر تالابم هنوز
موجهای خسته ی دریا کنار ساحلم
بی قرار خواهش دریای بیتابم هنوز
هر کسی باشم و یا در هر کجای این جهان
من به د
بسم الله الرحمن الرحیم
 
کی باورش میشه یه دخترِ مجرد که توی خونه دست به سیاه سفید نزده یه کدبانوی نمونه بشه که خونه اش مثل دسته گل میمونه؟ 
همه چی با هم هماهنگ، رنگ ها شبیه هم، میز و صندلی در بهترین چینش و ...
کی باورش میشه همون کدبانو برای راحتی بچش از همه چیزایی که قبلا بهشون میگفت قشنگ و لازمه زندگی و غیره بگذره؟
نه این که از قشنگی ها بگذره ها، کلا تعریفش عوض میشه انگار
یه قشنگی خیلی بزرگ توی بچش میبینه که دیگه بقیه چیزا براش بی اهمیت میشه
دیگ
راستش من هنوز از آن آدمها نشده‌ام که از تنهایی و خلوتشان لذت ببرند و استفاده‌ای مفید کنند. من هنوز برای رابطه‌ای دست و پا میزنم، هنوز دلم را به مخاطب‌های واهی توییتر و اینستا خوش کرده‌ام، هنوز از خودم فرار می‌کنم. اما من این آدم نخواهم ماند. من تغییر می‌کنم و یک روز واقعا تنهایی‌ام را بغل می‌کنم و با یک خروار کتاب و سوال و ایده خلوت می‌کنم.
چطور ندیدمت؟
این یه قدم مثبته؟
که‌متوجه حضورت اونم درست پشت سرم نشدم؟؟؟
چرا؟
الان میگی پشت سرت نشسته بودم...!
کی باورش‌میشه ندیدمت!
....
چرا درست وقتی تصمیم میگیری فراموشش کنی انقددد بهت نزدیک میشه که نتونی نادیده اش بگیری ؟؟؟چرا این شکلیه؟؟؟
من گناه دارم خدا...
گاهی به سنگینی بار نوشته های روی در یخچال فکر میکنم و آن امضای زیر دوستت دارم،  که میخواهی بگویی این دوستت دارم مختص من است با امضای من... که اگر این امضا را نداشت باورش نکن، جعلی ست، دروغ است.خوشحالم که نامه هایت تاریخ ندارند!...
دوستت دارم
امضا
بدون تاریخ
 
بهشت زهرا نرفتم.هر هفته میرم اونجا که زخم رو تازه کنم؟میرم که مطمئن بشم قبر خالی نشده و فرار نکرده؟! دقیقا چرا میرم؟امید نشسته بود گریه میکرد گفت باورش سخته. گفتم امید جان من واسه حرفهای جدی کمی ضعیف شدم؛ بگو بچه ها چه طورن؟ گفت بچه ها چه طورن کلید واژه ست؟ یعنی حرف رو عوض کنم؟ گفتم دقیقا
خیلی اتفاقی بود که آن شب بر خلاف عادت، پیچ های اینستاگرام را پیش از اذان صبح باز کردم... خبر آنقدر برایم سنگین بود که باورش را در حد هرگز می دانستم! ناگزیر به زیرنویس های تلویزیون پناه بردم. به این امید که شایعه بودنش خوشحالم کند. اما دیدم و خواندم آنچه را که اصلاً حاضر به باورش نبودم...
هنوز چند دقیقه ای به اذان صبح باقی بود و ما بهت زده، فقط چشم به فضای سنگین سکوت سپرده بودیم... بعد از نماز، باز نگاهمان به صفحۀ تلویزیون برگشت که جز زیرنویس های یک
چه کسی باورش می‌شود که سریال چرنوبیل رتبۀ بالاتری از سریال‌هایی چون شرلوک، گیم آو ترونز، بریکینگ بد و انیمیشن آواتار آنگ بگیرد و یک دفعه بشود صدر جدول 250 سریال برتر سایت IMDB؟
نظارتِ بالای شورای عالی فضای مجازی با غیبت‌های مکرر رئیس جمهور به این جا کشیده که سایت‌های دانلود فیلم که مثل قارچ یک شبه سر برآورده‌اند، به راحتی و به طور کاملا رایگان فیلم‌های بدون سانسور خود را عرضه می‌کنند. آن هم با هزینه‌های هاست، دامنه و حتی با دوبله‌های متن
کتمان کردی
 
 
حتی کلمه ای از رابطمون، به مادرت نگفتی
من هم چیزی نگفتم و نمیگم
همین شده که مادرت نمیفهمه من چی میگم :)بعضی وقتااینقدر آدم کتمان میکنهکه کم کم باورش میشه اصل قضیه چیز دیگستدر حالی که حاضر نیست برگرده به عقب و ببینه چه چیزی رخ داده.تو باورکردیباورکردی که با من هیچکار نکردیباورکردی که تو هیچ تقصیری نداریو من . . .و من در همه حال سعی میکنمشاکر خدا باشم ...
هی یه کلمه آناتومی میخونم، هی وسواس دارم تله رو چک کنم ببینم جواب پیام سین شده ام رو داده یا نه هنوز! یه طرف ذهنم بهم میگه دختره ی احمق! حقته! خودتو کوچیک کردی رفتی دوباره ساختی همه چیو غافل از این که ریشه خرابه! بکش بکش! 
یه طرف مغزم، میگه نه اینجوری نگو. شاید همون لحظه که خواسته جواب بده نتش پریده، بعدا هم شاید یادش بره اصلا. سخت نگیر زود قضاوت نکن... 
تو پیام آخرم عکس عصر بیمارستان رو فرستادم که جات چه قدر خالیه کنارم بخندی قهوه بخوریم. حدس میزن
اگرچه دل به کسی داد،جان ماست هنوز           به جان او که دلم بر سرِ وفاست هنوز
ندانم از پی چندین جفا که با من کرد                  نشان مهر وی اندر دلم چراست هنوز؟
به راز گفتم با دل،ز خاطرش بگذار                            جواب داد فلانی ازان ماست هنوز
چو مرده باشم اگر بگذرد به خاک لحد                به بانگ نعره برآید که جان ماست هنوز
عداوت از طرف آن شکسته پیمانست                  وگرنه از طرف ما همان صفاست هنوز
بتا تو روی ز من برمتاب و دستم گیر             
سلام
این جمله را شنیدید که وقتی اطرافتون فرضا اتاقتون به هم ریخته است نشانه ذهن بهم ریخته است. من باورش دارم. دقیقا وقتی ذهنم پر از فکر و آشفته است اصلا نمی تونم محیط پیرامون خودم را هم مدیریت کنم. البته برعکسش هم صادقه.
بخاطر همینه که وقتی از نظر ذهنی بهم ریخته هستیم، دوست داریم بریم جای خلوت یعنی ذهنمون به خلاء نیاز داره. 
مدیتیشن هم همینطوریه. ذهن را می بره به خلوتگاهT به پایین ترین قسمت ذهنمون، که در آن سکوت بتونیم مشکلمون را حل کنیم.
شاید
باید بگم دلم غذاهای خونگی مامان پز میخواد و تمام!
#فقط تموم شو لعنتی
من همون آدمیم که حساس به غذا بود!
هر خورشتی جز خورشت مامان جونش و فک و فامیلای خوب اشپزش از گلوش پایین نمیرفت حالا خورشتای داغون اشپز دانشگاه حتی قیمشو!
فکرشو بکن قیمه! :/ غذایی ک ی تایمی متنفر بود ازش رو میخوره!!
چرا؟ چون نه وقت غذا درست کردن داره و نه حوصلشو لا ب لای این همه شلوغی کار...
تموم شو فقط
تموم شو
خاطرات جنگ چون گنجینه میماند ، از آن
میشود سینه به سینه نقل در متن زمان
کربلای یک به تیر شصت و‌ پنج ،رزمندگان
کرده اند آزاد مهران را بخون پاکشان
انتخاب رمز جنگی چون ابوالفضل بوده است
آب های قمقمه خالی شد از شیراوژنان
تشنه لب با عشق عبّاسِ علمدارِ حسین (ع)
بسته پیمان تا ننوشند آب قبل از فتحشان
باورش سخت است،آنها تشنه لب جنگیده اند
خط شکست و فتحِ مهران یادگار کارشان.
(برگرفته از #خاطرات_رزمنده_دوران_دفاع_مقدس_حاج_اکبر_کلیچ 
#احمد_یزدانی
پیشنهاد منخرید ۲۰۰ عدد ارز دیجیتال دگ کوینقیمت کمپانی حدود ۲.۵ میلیون تومان
 چی گیرت میاد؟؟؟۲۰۰ تا میخری ۲.۵ میلیون تومن۴ سال بعد حداقل ۱۰۰ یورو که باشه ۲۰ هزار یوررو پول داریاگر هر یورو ۲۰ هزار تومن باشه ۴۰۰ میلیون تومان سود کردیاتفاقی که برای بیت کوین افتادده سال پیش ۱ میلیون تومان بیت کوین یعنی ۴۳۰۰ میلیارد تومن امروز باورش سخته ؟؟آره میدونم ۱ میلیون تومان اتریوم ۴ سال پیشیعنی ۱۳۰ میلیار تومان امروز بازم باورش سختهاما ۱۰ سال پیش بیت
انگار عین سگ برای یه آدمی که هیچوقت نبوده ناراحتم
نمیدونم چه مرگمه
ترس از فراموشی دارم اینکه یه جای دور باشم‌و فراموش بشم ناراحتم نمی کنه اینکه هستم و فراموش بشم ترسناکه
اینکه این جریان کنکور،هیچ جا نرفتن و جواب همه برنامه ها ،نه نه و نه عه
دارم از یادشون میرم ،جامم دیر یا زود پر میشه،روابط جدید،آدمای تازه تر ....
من سرم درد میکنه هر روز که به هوش میام داستان همینه
بین همه چیز گیر افتادم
کارای مدرسه رو درست نمی تونم پیش ببرم ،درس خوندن و تست ز
میدونین چیه من میدونم ک دوسم داره اما دیگ حرفای عاشقونش خوشحالم ننیکنع زیاد فقط ی درد میذاره رد بقیع دردا 
ی درد خیلی عمیق 
نمیدونم چرا اما عجیب دلم چن وقت نبودن میخاد 
نباشم ببینم همه اینا راسته واقعا؟ یا اونی ک من فک میکنم درسته . حقیقتی ک دلم نمیخاد هیچوقت باورش کنم اما
میخاستم اینجا از عشق و عاشقیمون بگم میدونم اما اینا هم جزوشه 
علشقی فقط خنده و خوشحالی نیس 
درد داره خیلیم درد داره اما فک کنم مال من بیشترم هس
اونی که دارن حقشو ناحق میکنن
دوماه داره میدوئه باز اونا قویترن 
دیشب تا صب نخوابیده و از بی انصافی آدما شوکه اس و باورش نمیشه ذات آدم میتونه انقدر بد باشه
کیه؟؟کیه؟؟
مَنَم مَنَم مَن مَن
خلاصه که با ذکر خدایا جز تو کسی و ندارم حواست باشه یکمم سمت منو نگاه کن کفه ترازوی اینور سبکه سپردیمش دست خودش
دعا کنید برای عدم وجود اعتماد بنفس در وجود این جانب که بره بالا بلکه یه ذره کم بشه نا امیدیمون
امروز صبح، حدود ساعت 5 صبح به وقت نشویل، بالاخره از رساله ی دکتری ام دفاع کردم! تا آخرین لحظات، باور نمی کردم که این اتفاق داره می افته اما بالاخره افتاد. تقریبا به کسی چیزی نگفتم چون هم از کنسل شدنش می ترسیدم و هم اینکه شرایط جلسه جوری نبود که بخوام کسی من رو در اون شرایط ببینه. هنوز هم باورش برام سخته که بالاخره به سرانجام رسید. بعد از 14 سال تحصیل در دانشگاه شیراز و 7 سال دانشجوی دکتری بودن، بعد از تحمل اون همه سختی و رنج و اضطراب، بالاخره تمام
هفته‌ای که داره میاد نه هفته بعدش تا دلتون بخواد امتحان دارم ولی نمیدونم چرا حوصله درس خوندن ندارم! الهی العفو!
حالا بیوشیمی رو نخونم هم میدونم میتونم نمره بالا بگیرم ولی امتحان سلولی شبیه شوخی زشتیه که نمیخوام باورش کنم...
منتظر نشوید 63 ساله شوید !
در سال 1977 یک مرد 63 ساله، عقب یک بیوک را از روی زمین بلند کرد تا دست نوه‌اش را از زیر آن بیرون آورد. قبل از آن هیچ چیزی سنگین‌تر از کیسه بیست کیلویی بلند نکرده بود !
او بعدها دچار افسردگی شد‌ ، می‌دانید چرا ؟
چون در 63 سالگی فهمیده بود چقدر توانایی داشته که باورش نداشته و عمرش را با حداقل‌ها گذرانده !
منتظر نشوید 63 ساله شوید ،توانایی انسان نامحدود است ...
در این نقطه از زندگی، به عشق توی نگاه اول اعتقاد پیدا کردم.
بله، باورش سخته! اونم اینکه من بگم!
 
آدم توی سی سالگی هم مثل سه سالگی عاشق می شه؟ شایدم قوی ترین نوع عشق همون عشق سه سالگی باشه...
 
و می فرمایند که:
بگو تو رو قبلا کجا دیدم؟
که انقدر حرفامو می فهمی؟
مثل پرستاری شده واسه، این عاشق دیوونه ی زخمی...
https://soundcloud.com/user-699846725/zibaee
فردا آخرین روز دادگاه طلاقشان بود. قاضی دادگاه گفته بود: تا فردا صبح بروید فکراتون رو بکنید، هر کدامتان فکر کردید هنوز هم می تونید همدیگر رو دوست داشته باشید، به اون یکی تلفن کنه، اگر با هم تماس نگرفتین ساعت نه فردا اینجا باشید. حالا زن با دختر 16 ساله اش در خانه بود و مرد شب را در شرکتی که مدیر عاملش بود، گذراند. وقتی فکر کرد باورش شد که به زنش خیلی ظلم کرده، به همین خاطر تلفن را برداشت و شماره منزل را گرفت، یک بار، دو بار... ده بار گرفت. تلفن زنگ
دوره روان شناسی من هم کم کم تموم شد
جلساتم کمتر شده و نسبت به گذشته خودم خیلی بهتر شدم
حتی نسبت به اطرافیانم...
البته هنوز جای کار دارم اما خب میتونم بگم سلامت روانی هم مهمه همونطور که سلامت جسمی مهمه
هنوز هم غمگین میشم. هنوز هم نسبت به خودم اعتماد به نفس ندارم. هنوز هم حس تنهایی گلومو چنگ میندازه ولی باهاشون کنار اومدم...
...............................................
بچه ها شده بی حوصله باشید؟ به همه چیز؟ حتی خودتون؟
شده سرد بشید؟
 
"باید آنقدر تلاش کند تا باورش شود استحقاق رسیدن به آرزوهایش را دارد."
"هوش؟ نمی‌دانم دلش را به چه چیزی از هوشش خوش کرده. مگر تا به حال با آن به جایی رسیده؟"
"احمق را یادت است؟ دو بار یک اشتباه کریه را تکرار کرد. آنقدر کار امروز را به فردا افکند که یک سال گذشت. نمی‌دانم چرا حتی آن اواخر همچنان امیدوار بود! نمی‌فهمید فردا وقتش تمام می‌شود؟"
"او خیلی مهارت دارد در گول زدن خودش. تو را به خدا کاری کن. مگر نمی‌بینی دارم صاف و پوست کنده با تو حرف می‌ز
 
 
هنوز دردها یادم نرفته است.
هنوز روضه‌ی حضرت زهرا که می‌شنوم،
یادم می‌آید به تلخی، که برایم روضه خواندی و
چند روز بعد سیلی تو بر صورتم...
هنوز یادم نرفته است قدرت دست‌هایت را روزها پس از دیگری.
 
 
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
نه اینکه هیچ مهم نیست،  اشتباه نکنفرار از حقیقت این حس واین گناه نکننمی شود بروی باورش کمی سخت استخریدنی برای خودت ،ناله اشک وآه نکنلگد نزن تو به بخت شریف یک عاشقخراب از سرلج  خانمان یار بی پناه نکننگو که عرصه به رویم عجیب بس تنگ استگشای بغض گلو را، هق هق وآه آه نکننزن تو سنگ ملامت مرتبا من رانگاه ناز خودت را دریغ از این بی پناه نکنبه راه گم کرده شبیه است حال من حالابیا تو نوررهم باش، نقاب بر رخ ماه نکنبس است دگر اینهمه قرار و فراربیا به عشق چ
حالت تهوع دارم 
از اینکه فردا امتحان میان ترم ۱۵۰ صفحه ای دارم و الان صفحه ی ۲۷ ام.
از اینکه باید مقاله ی شاه بنویسم و هنوز ۱/۳ ش رو نوشتم.
باید پیپر سیاست بدیم و هنوز ندادم.
باید برای روان هم ارائه داشته باشیم و هم یه تحقیق بهش بدیم.
باید برای امتحان میان‌ترم دانش خانواده ای که حتی هنوز کتابش رو هم‌نخریدم و روان شناسی بخونم و هنوز نخوندم....
باید برای بیچ تیزر تبلیغاتی بسازیم و هنوز نساختم...
اینا همش مونده و فقط ۵ هفته تا پایان ترم وقت هست...خدای
دهم مرداد روزیه کهایرانیان باستان جشن چله ی تابستون میگرفتنبعد از رد شدن چله یتابستون هوا شروعبه خنک شدن میکنه...چله تابستونتون مبارک!پ.ن: ما نیز هنوز چله نشین سردی دهم مرداد چند سال پیشیم. هنوز چشم انتظار و هنوز دوست‌دارش...
پ.ن2: این مطلب رو پارسال گویا نوشته بودم، نمیدونم چرا تا امسال منتشر نشد.
همینطور که لینکهای تصادفی پستهای وبلاگ را نگاه میکردم، خواستم ببینم یک پست خاص درباره‌ی چه بود. خواندم. باورش برایم مشکل بود که بعد از چند سال اینقدر حرفش شبیه به همین روزها باشد. دوباره آخرش از خدا خواسته بودم کمک کند از آدمهای این دنیا غافل نباشم. در خودم نمانم. این چه صدایی است؟ این چه خمیره‌ای است؟ این چه رازی است؟
دوست داشتم، چیز ثابتی میان این هم تنوع روز و شب را دوست داشتم. همچنان یکسان نبودنش هم دوست دارم. فراموش شدن و بخاطر آوردنش هم
   
نیستی هرشب برایت شعر می خوانم هنوزپای قولی که تو یادت رفته می مانم هنوزمی نشینم خاطراتت را مرتب می کنمدر مرور اولین دیدار، ویرانم هنوزکاش روز رفتنت آن روز بارانی نبوداز همان روزی که رفتی خیس بارانم هنوزراه برگشتن به سویم را کجا گم کرده ایمن برای ردپاهایت خیابانم هنوزبا جدایی نیمه ای از من به دنبال تو رفتبی تو از این نیمه ی دیگر گریزانم هنوزبعد تو من مانده ام با سالهای بی بهاربعد تو تکرار جانسوز زمستانم هنوزدست هایم را رها کردی میان زندگ
✉ پیامک اول : 10,000- ریال/ موجودی 310,000 ریال
* یادم آمد که یه زمانی توی این بانک حساب داشتم و هنوز هم دارم اما کارتشو ندارم . احتمالا برای هزینه اس ام اس بانک که سالیانه کسر میشه از حسابم کم شده . و این هم پیامک اونه .
✉ پیامک دوم : 10,000- ریال / موجودی 300,000 ریال
* خب یه بار کم میشه دیگه نه چند بار ! ولی هزینه اس ام اس که انقدر کم نیست ! این بیشتر شبیه پول شارژ موبایله . یعنی کی داره از حساب من استفاده می کنه ؟!
✉ پیامک سوم : 200,000,000+ ریال / موجودی 200,300,000 ریال
* چیی
از هیجان فقط تونستم از پای لپ تاپ بلند شم تا اینو بنویسم. میخوام یه حماسه رو براتون تعریف کنم. یه اعلان جنگ! داستانِ تایچی و آراتا و چیهایای انیمه چیهایا فورو. *اسپویل هم داره.* که یه تاریخ طولانی و مهم باهم دارن، که من الان نمیخوام بگم. چیهایا هیچ وقت تایچی رو نگاه نمیکنه. انقدر به بودنش و حضورش عادت داره که خودشم نمیدونه تایچی چقدر براش مهمه. نگاه چیهایا همیشه به اراتا بوده. اراتا که تو کاروتا تقریبا از همه کشور بهتره و کاروتا رویای چیهایاست.
شاید باید بپذیرم کم کم که من افسرده شدم...
کارم شده خوردن ، خوابیدن، بیمارستان رفتن ، لا به لاش سه تار زدن و فیلم دیدن...
دیگه پیاده روی نمیرم...
استخر نمیرم...
برای خودم خرید نمیکنم...
با دوستهام بیرون نمیرم! 
از صمیمی ترین دوستم دوری میکنم و اون فکر میکنه برای دوستیمون مشکلی پیش اومده...
کاش میفهید مشکل منم نه رابطه... 
شاید کسی باورش نشه ! من به اون تمیزی دو روزه حمام نرفتم ! دو روزه حتی مسواک نزدم ! دو روزه حتی موهام رو شونه نکردم! 
به نظرتون باید بر
نمیدانم او را یادتان هست یا نه.یک بار درباره اش خیلی کوتاه اینجا نوشته بودم. حالا بعد از این همه سال دوباره بازگشته است.. دوباره به سراغم آمده! هنوز فراموشم نکرده..هنوز دوستم دارد.. و هنوز برای شنیدن دوستت دارم آماده ی جنگیدن است!
اگه قرار باشه روزگار در قرنطینه هم آنقدر زود بگذره که ما هیچی از قرنطینه نمی فهمیم!!
باورش سخته ولی فقط یک ماه از قرارداد این خونم باقی مونده
قصد دارم خونه رو تحویل بدم
ولی میخوام مهلت بگیرم برای اسباب کشی
این کرونا تموم بشه به امید خدا تا بتونم جا به جا بشم
ادامه مطلب
=================«Lantern23.blog.ir»=================
پسره خواسته دختره رو بترسونه یه لیوان آب پاشیده تو صورت دختره
...
دختره صورتشوگرفته داد زده سوختم سوختم .
پسره خندیده گفته احمق آب بود.
دختره دستاشو برداشته از جلو صورتش.پسره دید صورتش عوض شده ترسید پا به فرار گذاشته.باورش
شده اسید پاشیده.نفهمیده آرایش دختره پاک شده .میگن هنوز پسره باز نگشته
==================================
ادامه مطلب
 
سلامٌ عَلی آلِ یس
 
**أللَّهُمَ عَجِّل لِوَلیکَ أَلفَرَج**
 
**********
 
زمان باورش رو آسان میکنه
 
با خواب و خیال مردم قدیم شروع میکنم: چی میشد بشه از فاصله دور باهم صحبت کنیم؟ ای کاش میشد حتی تصویر هم رو ببنیم!
اصلا چی میشد تو یه زمان کوتاه از یه کشور بری یه کشور دیگه؟
چقدر خوب میشد لباس های کثیف، خودشون تمیز میشدن و نیازی به چنگ زدن نباشه!
چقدر خوب میشد و و و ...
زمان این رویاها رو تعبیر کرد و امروز خیالات مردم اون زمان واقعی شده.
پس با این مقایسه ب
=================«Lantern23.blog.ir»=================
پسره خواسته دختره رو بترسونه یه لیوان آب پاشیده تو صورت دختره
...
دختره صورتشوگرفته داد زده سوختم سوختم .
پسره خندیده گفته احمق آب بود.
دختره دستاشو برداشته از جلو صورتش.پسره دید صورتش عوض شده ترسید پا به فرار گذاشته.باورش
شده اسید پاشیده.نفهمیده آرایش دختره پاک شده .میگن هنوز پسره باز نگشته
==================================
ادامه مطلب
سلامی مجدد به شما دوستان عزیز
ادامه:2-3 روز آخر شهریور رو استراحت کردم و از اول دوباره شروع کردم و برای ازمون جامع پایه قلمچی آماده میشدم ،دیگه حتی مادرم هم باورش نمی شد که من دارم انقدر درس میخونم(راستش یه حس غرور بهم دست داده بود که مادرم داشت ازم تعریف می کرد)......
ادامه مطلب
سال 98 است و من هنوز اینجا را دوست دارم.. هنوز رمز ورودش رابه یاد دارم وهنوز سر میزنم و کامنت دونی اش را چک میکنم وهنوز بعد از همه ی نوتیف های اپلیکیشن هایی که برایم عزیز بوده اند و فعالشان گذاشته ام این شماره ی کامنت ناخوانده ی وبلاگ من را به وجد می آورد. هنوز بر میگردم و مطالب ده سال پیشم را می خوانم و از بچگی و سادگی ها و جو زدگی ها و البته زلالی ان موقع خنده ام میگیرد و گاهی هم یخ میکنم و به این فکر میکنم که ده سال بعد با ید به امسالم بر گردم و چه
بگذر از منبگذر از من از سر ناچاری بودآخر قصه ی ما هم گریه زاری بود
بگذر از منآن روز ها درمانده بودموجدانم رو به زور خوابانده بودم
بگذر از منباورش سخت استتن هر دومان زخمی  زخم استاون اوایل آشفته بودماما حالا خیالم تختِ تخت است
بگذر از مننمیتوانم ببینم، چای خوردن تو با نفر بعدی رودست تو براش باز بشه، نمیتونم تحمل کنم این تحقیرو
بگذر از منکع دیگر نقشی ندارماز شروع دوباره این سکانس بی زارمنقش من دست مرد دیگرو من بی کارمنه خواب نیستم، این همان س
کتاب منظره ها با تو عکس می گیرندشاعر: جواد منفرد

شیر شد هر کس کنارت، خط بکش بر باورشسکه را این بار برگردان به روی دیگرشدور خود چرخید، در راه تو هر کس پا گذاشتدایره فرقی ندارد این سرش با آن سرشگاه در هر حالتی یک رنگ بودن خوب نیستمثل تقویمی که با تو زرد شد سر تا سرشحال تو چون حرکت تقویم سال شمسی استاولش با روی خوش می آیی اما آخرشقهر در اوج یکی بودن هم آری ممکن استمثل روحی که نگنجد در وجود پیکرشمومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیستبر مسلمانی که ک
 
هنوز در عظمت و خلقت افرینش و دنیای امروز ما افرادی وجود دارند که در شناخت خداوند تردید می کنند . 
دونفر در بین راه بعنوان مسافر سوار کردم آنها هنوز سوار نشده بودند باهم در جدال صحبت بودند .
در مورد ادیان شعرا عرفان و خدای یکتا بحث می کردند . یکی از آنها خداوند را قبول نمی داشت .
حتی در مورد روزه و نماز هم اعتقادی نداشت و اقرار می داشت روزه گرفتن برای انسان ضرر دارد  دوستش سعی می کرد متقاعدش کند که به هیچ راهی راضی نمی شد اشعاری از خیام  را عنو
 
هنوز در عظمت و خلقت افرینش و دنیای امروز ما افرادی وجود دارند که در شناخت خداوند تردید می کنند . 
دونفر در بین راه بعنوان مسافر سوار کردم آنها هنوز سوار نشده بودند باهم در جدال صحبت بودند .
در مورد ادیان شعرا عرفان و خدای یکتا بحث می کردند . یکی از آنها خداوند را قبول نمی داشت .
حتی در مورد روزه و نماز هم اعتقادی نداشت و اقرار می داشت روزه گرفتن برای انسان ضرر دارد  دوستش سعی می کرد متقاعدش کند که به هیچ راهی راضی نمی شد اشعاری از خیام  را عنو
از چند روز گذشته است و چند هفته می‌شود که چیزی ننوشته‌ام. هنوز خواننده‌ای ندارم و هنوز آنقدر با کسی در این فضا خودمانی نشده‌ام که زنگ بزند و بگوید کجایی پسر. من هنوز آن رهگذرم. آن رهگذر که یک روزی از پشت پنجره شما گذشته است. آن رهگذر که حتی کنجکاوتان نکرده. اما خب مسیر همین است، همین که بنویسی، بخوانی، معاشرت کنی، گفتگو کنی. از همین گذر کردن سالی به ماهی یکبار است که می شود آشنا شد. می شود مخاطب پیدا کرد و می شود دوست شد.
امروز قرار بود برم آزمون. صبح که بیدار شدم خبر شهادت ایشونو شنیدم. بهت زده به صفحه ی تلویزیون نگاه میکردم و باورش خیلی سخت بود.
همیشه وقتی توی چهره ی ایشون نگاه میکردم شجاعت و دلاوری میدیدم.
خوش به سعادتشون که باعزت زندگی کردن و به آرزوشون که شهادت بود رسیدن.
واقعا انسان بزرگی بودن که نبودشون قلب این همه آدم رو به درد آورده و این همه دل رو عزادار کرده.
امیدوارم خودِ خدا جواب این جنایت ها رو بده.
امروز خیلی دلگیر بود. اصلا چهره و لبخندهای زیباشو
جمعه ای دیگر آمد و هنوز هم به تو نرسیده ایم
به آنچه رد خواست شما ست با حرص رسیده ایم
گرفته که شد به نا حق فدک و  هرزگی بیداد کرد
هنوز بر آن غصب محکم ایستاده اند و ترسیده ایم
هنوز مکرها تضادها در جامعه ات دارد،سخت است
سخت است از تو دور ماندن جای از تو قاپیده ایم
آخر این ظلم ها بر تو چیست به غیر از انزواست؟
منزوی از شما معصومین شدن،اینطور بوده ایم؟
پس از اندیشه ات بیاور سرشتی نو،توبه کردیم
با تو هستیم همیشه،پشت سر در راه ترسیده ایم 
ما جلوتر از
می‌گویند در قدیم دزد سر گردنه هم معرفت داشت....
روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه‌ی سکه ی مردی غافل را می‌دزدد، هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه‌ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه‌های مرا حفاظت بفرما..
اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند.دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد.دزدکیسه در پاسخ گفت:
صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این د
زود میگذره، برای تک تکِمون، چه در جریان باشیم و چه نباشیم. چه در جریانش باشیم و چه نباشیم.
مثلِ وزیدنِ یه باد و جارو شدنِ برگا، زمانْ عمرِ ما رو جارو میکنه، نه برگی میمونه و نه اثری از ما. برگا میپوسن و ما هم میپوسیم و چیزی نمیمونه جز موادِ آلی.
خاطرات این وسط حکم یه شکنجه‌ی تموم نشدنی رو دارن: دقیقاً همین وسطی که گرفتارش شدیم، یا بهتره بگم همین وسطی که گرفتارمون شده. این وسط تا بوده همین بوده و ماهاییم که تو این چند میلیون سال مهمونش بودیم. چن
دارم منم میگم
کاش اگه صلاحم نیست، صلاحم کنی
اگه کلا راهی نداره زودتر خلاصم کنی
اما بی شک
برگشت ِ بدون باورش قطعا صلاحم بوده
و موندن این اتفاق تاهمیشه، قسمت ِ قشنگم.
الهی...سپردم به خودت و همچنان حسم رو قوی و خوب نگه میدارم
شکرت:*
بازیگر تلوزیون که تلوزیون نگاه نمی کند
شاید باورش برای شما سخت باشد ولی کتایون ریاحی بازیگر معروف سینما گفته که تلوزیون نگاه نمی کند
در ادامه گفتگوی جالب را کتایون ریاحی را می بینید
برای دیدن گفتگو با کتایون ریاحی اینجا را کلیک کنید
گفته بودم که آلبوم شهر دیوونۀ احسان خواجه‌امیری رو پیش‌خرید کردم، دو روز بعدش، یعنی 3 بهمن، ایمیل اومد که پاشو بیا دانلودش کن دیگه، منم پاشدم رفتم دانلودش کنم دیگه.
خب حقیقتاً باورش سخت بود برام. با هانی چند تا ترانه رو از وسط راه اسکیپ کردیم که به بعدی برسیم. خیلی کلنجار رفتم به خودم بقبولونم که خواستن ضعف ترانه‌ها رو با قدرت خوانندگی آقای خواننده بپوشونن و این هیچ‌چی از ارزش‌های وی کم نمی‌کنه؛ ولی واقعیت اینه که از نظر من این بزرگ‌ترین
افرادی که سر مرگ را کلاه گذاشتند :آیا قبول دارید که بعضی از افراد به صورت خدادادی و یا شانسی خیلی سخت جان و خوش شانس هستند؟ خیلی سخت است که از هواپیما سقوط کنین و یا از حمله ی خرس جان سالم به در ببرید اما خب استثنا پیدا میشود و افرادی هستند که از موقعیت ها و حادثه هایی جان سالم به در بردند که باورش خیلی سخت است. در این پست قصد داریم تا افرادی را برای شما معرفی کنیم که حتی از مرگ هم جان سالم به در بردند. با ما همراه باشید. 
ادامه مطلب
روند طراحی وب در سال 2019 تغییرات بسیاری داشته است.گرچه باورش سخت است، اما سال 2019 به این معناست که در فصل پایانی سال قرار داریم. در ده سال گذشته اینترنت بسیار رشد و تغییر کرده است. شاهد سلطنت موبایل، معرفی AR ، VR ، AI ، AMP و بسیاری از مخفف های دیگر بودیم. به همان اندازه که تمام این فناوری جدید هیجان انگیز بوده است، تاثیر این تغییرات را در روند طراحی وب واقعاً می بینیم و احساس می کنیم. در بعضی از سالها، روند طراحی به سمت خلاقیت بی حد و حصر سوق پیدا کرد
سلام
مرگ موهبتی است الهی،  که به قامت هر موجود زنده ای می‌نشیند. بشریت از این قاعده مستثنی نیست و ما نیز از آن غافل هستیم.چه سخت است باورش، تحملش، جدا شدنش و ندیدنش .ولی چه می‌شود کرد ، باید در برابر مشیت الهی سر تسلیم فرود آورد و فقط یاد و خاطرات او جاودانه در دل دوستدارانش باقی خواهد ماند.امید که در جوار رحمت پروردگار آسوده و آرام بیارامد و از آمرزش حضرت حق بهره‌مند شود.
ادامه مطلب
× و بالاخره روز موعود رسید... اسباب کشی... اگر خدا بخواد امشب وسایلم رو میبرم جای جدید... البته که هنوز توش پر از کارگره و جا هنوز مرتب نیست و ممکنه چند روزی رو توی یک آشفته بازار به سر ببرم، تنها دغدغه ی من اتاقیه که باید دو تخته باشه و هنوز آماده نیست و کلی آدم براش دندون تیز کردن... کله ی صبح رفتیم اسمامونو چسبوندیم به درش ":)))) ولی خب دیگه خوابگاهه و قانون جنگلش...
×× روم نمیشه بگم ولی میگم، برام دعا کنید به انرژی مثبتش احتیاج دارم...
این روزا چیزی ک از دست دادم شهامته
شهامت خواستن هیچی رو ندارم
از آرزو کردن میترسم
ی جورایی شبیه کمبود اعتماد ب نفس!
درواقع من بین دوتا آرزو موندم که اولیش تویی
شایدم ن. دومیش تویی
و اولیش بدون حضور تو
ولی چون دومی آرزوی قلبمه و اولی آرزوی عقلم دومی هنوزم با اینهمه انکار برام مهم تره انگار
نه شهامت ترک دومی رو دارم
و نه جرات خواستنش
پس همینجوری هاج و واج ب زندگیم دارم نگاه میکنم
بدون آرزو!
توی ی حالت تعلیق خاص
انگاری ک زمان برام ایستاده باشه....
+
تا لایِ پنجره رو باز میکنی بهار با فشار میریزه توی خونه ، یهو نگاهت میکنه باورش نمیشه انقدر منتظرش نبودی ، غمش صدایِ چند تا پرنده میشه ، می افته روی زمین
بهار عین دختریِ که رژ لبشو پر رنگ میکنه و سیاهی زیر چشم هاشو با چند لایه رنگ می پوشونه غمگینه .
یهو نگاه میکنه میبینه منتظرش نبودی و دونه دونه شکوفه ها از رویِ لبش می افته ، میبینه منتظرش نبودی و چنگ میکشه توی آسمون از جای چنگ هاش رعد میزنه بیرون برق میزنه بیرون و خونِ بی رنگش میریزه تو همه کوچ
بعضی وقتا آدم چیزایی میبینه که باورش نمیشه و تازه میفهمه زندگی هزارتا رو داره و خیلی میتونه سخت باشه!
توی اصفهان مرکز ناباروری  هست و یه تقویم از اونجا به دستم رسید و با دیدن بچه ای که بعد از ۲۴ سال نصیب خانوادش شده فقط از تعجب دهنم باز موند!
ینی اگر ۲۰ سالگی هم ازدواج کرده باشند ۴۴ سالگی صاحب فرزند شدند!
توی این تقویم کلی عکس بچه هس بعد ۱۳ سال/۵سال/۷سال و... 
ولی از همه جالبترش این بود. اینو بدست خانواده هایی که صاحب فرزند نمیشند برسونید که امید
در طولانی‌ترین پروژه‌ای که داشتم با هومن هم‌گروهی شده بودم. دو سال از من بزرگ‌تر بود. مدال طلای المپیاد کامپیوتر داشت و در دانشگاه هم سرش در درس بود. در طول پروژه با هم با تپسی از پژوهشکده رویان راه طولانی‌ای را برمی‌گشتیم. آن جا هم چند بار شطرنج زده بودیم. اصولاً وسط بازی رها می‌کرد و می‌گفت «خیلی awkward شده!».
یادم است مدام استرس رفتن را داشت. این که چرا این پروژه انقدر طول کشیده و ممکن است دچار مشکل بشود. از اپلای برایم گفته بود، از این که چ
کاسهٔ چه کنم (+) را از دستم گرفتند و قبل از اینکه بخواهم به تصمیمی برسم تو را به من دادند. این روزهای آلوده و سرد و سیاه مگر جای تو بود؟ حتماً بود یا لااقل من این اقبال را دارم که این‌طور فکر کنم. چندان فرصتی هم برای فکر کردن نمی‌ماند چون صبح‌ تا شب یک معادلهٔ تکراری را حل می‌کنم، چه کنم که تهوّعم بیشتر و بدتر نشود؟ چطور یک روز دیگر را تحمّل کنم؟ تو با شروع ناآرامی‌ها و زنجیرهٔ‌ خبرهای بد آمدی. می‌گویند باید در آٰرامش باشم، مثل این است که
تا گلالودم ماهیتو بگیر بیا این آلوده ماهی رو ببین که چجوری جا گذاشتیش رو زمینمن واسه تو قید دریارو زدم به درو دیوار تنگت میزدم تو بیابون دلت نفس زدمدریا بغلم کن بغلم کن که شدم تنها بغلم کن بغلم کن بین نامردا من تک نندازدریا اشتباه کردم که از دست تو سر خوردم توی این مرداب با این آدما بر خوردم بد کم آوردم
بیا و این پخش پلارو تو جمعش کن دوریت داره بد میسوزونه تو کمش کنمن گم شدم تو دل بی رحم زمونه بیا و این دیوونه رو تو باورش کندریا بغلم کن بغلم کن ک
عنوان رشته ی دلخواهم را کنار اسم یک نفر دیدم.
از خودم پرسیدم:یعنی چند نفر از این ها واقعا فقط و فقط به قصد قبولی در این رشته،وارد دانشگاه شده اند؟چند نفر،قصدشان رشته ای دیگر بوده اما قسمتشان این رشته شده است؟چند نفر این رشته را فقط به خاطر رویای استخدام پس از آن انتخاب کرده اند؟
چه کسی باورش می شود که یک نفر آنقدر دیوانه باشد که کنکور ارشد را فقط به قصد قبولی در یک گرایش از یک رشته- که کل ظرفیت قبولی اش در کشور زیر 15نفر است -برود و بدهد؟یعنی آن
دانلود آهنگ جدید مهراد جم | گل شقایق+ متن + پخش آنلاین
♬♪♪♫♪♬
Download New Song By Mehraad Jam | Gole Shaghayegh
♬♪♪♫♪♬
 
Danlod Ahang Jadid Mehrad Jam Gole Shaghayegh
♬♪♪♫♪♬
متن آهنگ جدید مهراد جم بنام گل شقایق:
♬♪♪♫♬
مگه میشه از نگات / دل برید و خسته شد  
تو خود عشقی و عشق / کم میاره پیش تو
 
برای دانلود آهنگ جدید مهرادجم بنام گل شقایق لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید 
 
مگه میشه از نگات دل برید و خسته شدتو خود عشقی و عشق کم میاره پیش توکاش یه جوری بشه که چشم به راهت نشینمم
دانلود آهنگ جدید مهراد جم گل شقایق+ متن + پخش آنلاین
♬♪♪♫♪♬
Download New Song By Mehraad Jam Called Gole Shaghayegh+Text

Danlod Ahang Jadid Mehrad Jam Gole Shaghayegh
♬♪♪♫♪♬
متن آهنگ مهراد جم گل شقایق:
مگه می شه از نگات / دل برید و خسته شد  
تو خود عشقی و عشق / کم می آره پیش تو
 
برای دانلود آهنگ جدید مهرادجم بنام گل شقایق لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید 
 
مگه می شه از نگات دل برید و خسته شدتو خود عشقی و عشق کم می اره پیش توکاش یه جوری بشه که چشم به راهت نشینممثلا تو باشی من واسه بمی
۲۶ در حال آمدن است و من نمی دانم چگونه بهت تبریک بگویم که تمام احساسم را در آن خلاصه کنم.
۲۶ در حال آمدن است و من می خواهم در آمدنش کنارت باشم اما مقابل روزگار ناتوانم.
۲۶ در حال آمدن است و من نارحتم که نمی توانم در آن روز تو را در آغوش بگیرم و تبریک بگویم.
۲۶ در حال آمدن است و من هنوز کادو نگرفتم، گشتم ولی هنوز چیزی نیافتم که بتواند تمام دوست داشتن مرا بیان کند.
۲۶ در حال آمدن است و من هنوز در انتظار شنیدن دوستت دارم هستم.
مادرت نیستم
اما اینکه میگن خاله مثل مادر دومه از نظر من درسته....
تو کی انقدر بزرگ شدی عزیز من؟
انقدری ک نتونم تو بغلم بگیرمت تا بخوابی؟
اونقدری ک نتونم بی بهونه پشت هم ببوسمت؟
اونقدری ک نتونم خیلی از کاراتو خودم برات انجام بدم با عشق؟
اما ممنونم
ممنونم ک هنوز زورت ب من نمیرسه
ممنونم ک هنوز باید شبایی ک پیشمی چند بار پتو رو روت مرتب کنم
ممنونم ک هنوز مثل بچه ها تو خواب غر میزنی و چرت و پرت میبافی
ممنونم ک هنوز بچگونه خاله صدام میکنی
ک هنوز میتون
 
سخت می‌گریست
آرام و بی‌صدا
در اوج قله‌ی مرداب غصه‌ها،
سودای قلب او، عشقی نمور بود.
پاییز قصه‌ها گاهی چه دور بود.
امواج چشم‌هایش
بی‌تاب و بی‌طاقت
هر سو روان می‌شد تا باورش گردد،
که او رفتست؛
اما فوق باور بود.
آه باران این دل زخمی و بی‌درمان
تاوان نمی‌خواهد؟
 
 
 
دانلود آهنگ جدید مهراد جم | گل شقایق+ متن + پخش آنلاین
♬♪♪♫♪♬
Download New Song By Mehraad Jam | Gole Shaghayegh
♬♪♪♫♪♬
 
Danlod Ahang Jadid Mehrad Jam Gole Shaghayegh
♬♪♪♫♪♬
متن آهنگ جدید مهراد جم بنام گل شقایق:
♬♪♪♫♬
مگه میشه از نگات / دل برید و خسته شد  
تو خود عشقی و عشق / کم میاره پیش تو
 
برای دانلود آهنگ جدید مهرادجم بنام گل شقایق لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید 
 
مگه میشه از نگات دل برید و خسته شدتو خود عشقی و عشق کم میاره پیش توکاش یه جوری بشه که چشم به راهت نشینمم
توی زندگی ما آدمها خیلی اتفاقات رخ میده که برای ما کمی باورش سخته مثل برنده شدن توی بانک یا خدای ناکرده از دست دادن یک عزیز که خیلی از همه چیز بد بدتر میشد توی زندگی ما
خوب حالا اگه همه این اتفاقات را بخوایم از دید خوب نگاه کنیم و درموردش صحبتی بشد باید گفت ما آدمها باید همیشه شادی را صدا کرد باید به دونبال شادی رفت و شادی را کت بسته بیاریم داخل زندگی خودمون ونگذاریم که فرارکند یا با غم آشنا بشد
ما باید همیشه افکار مثبت را به جلوی ذهن خودمان پر
از لحظه ای که خبرداده اند پسرک از دوچرخه پرت شده پایین تا امروز چند روز میگذرد ؟ پسرک هنوز روی تخت بیمارستان است و من هنوز احساس میکنم در یکی از سریال های آبکی صدا و سیما گیرافتادم  و اینقدر سناریو اش آبکی ست که دکتر ها مثل همه ی دکتر های سینمایی میگویند فقط معجزه 
میشود برای پسرکمان دعا کنید؟ خواهش میکنم :( 
+میترسم خیلی زیاد سین اگه چیزی برای داداشش اتفاق بی افته دووم نمیاره
دانلود آهنگ بهنام بانی هنوز دوست دارم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * هنوز دوست دارم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , بهنام بانی باشید.
 
دانلود آهنگ بهنام بانی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Behnam Bani called Hanooz Dooset Daram With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه بهنام بانی به نام هنوز دوست دارم
فاصله میگیری خب بیشتر دلم میخوادتورو خوب نگاه کن تو چشام جون همین چشما نروساده دل بستم ول
زندگی بعضی موقع ها زورش رو به رخ مون میکشه همین قدر بی رحم همین قدر .....ولی هنوز میبینیم که من سرپام و دارم ادامه میده
اتفاق های زیادی افتاد که هیچ جا نوشته نشد 
خاصیت زندگی همینه ادمو تغییر بده جوری که از اخرین پست وبلاگت خودتو نشناسی 
دنیای عجیبه
امیدوارم نبودن مان را به پای  بی معرفتی مان نزارید!
بهترین حال این چندماه باز کردن اینجا و بعد از مدت ها که من اصلا نبودم دیدم چندتااااا کامنت دارم و این یعنی من هنوز وجود دارم .
یار با ما بی​وفایی می​کند/   بی​گناه از من جدایی می​کند
شمع جانم را بکشت آن بی​وفا /جای دیگر روشنایی می​کند
شاید خداحافظی با صمیمی ترین دوستت که مثل دو تا خواهر با هم بودی سخت باشه. دوستی که از همه چیز زندگیت خبر داره و تو اونو مثل خواهرت دوست داری. 
ولی بدتر از اون خداحافظی اینه که ببینی بعد دوری زیاد از هم، بعد اون همه مهر و محبتی که بینتون بوده، اون تو رو کنار میذاره و دیگه سراغی ازت نمیگیره و تو رو بلاک میکنه و به همین راحتی  تو رو فراموش
وقتی نتونستن با رسانه و فضاسازی رسانه ای ترورت کنن،
وقتی که زور و قدرت یک نفره تو بر زر و زور و ثروت اونا چربید، وقتی
نتونستن در قفس ذهن اسیرت کنن، چاره ای نداشتن جز این که ترورت کننجمعه
۱۳ دی تا زمانی که زنده ام در ذهن من جاودان شد. شهادتت مبارک سردار
حقیقی، عزیز بودی، عزیزتر شدی، ان شا الله ما هم مثل تو سفر دنیا رو با
عاقبت به خیری تموم کنیم.

#شهادت #قاسم_سلیمانی #سردار #مقاومت #مهدویت #انتقام #آمریکا #تروریست #داعش #قدس #سپاه #سپاه_قدس #ایران #
اصلا استاد عادتشونه روایت خوندن سر کلاس؛ حتی وقتایی که موضوع درس ظاهرا ربطی نداره، یه روایت مهمونمون می کنن
 
امام صادق (علیه السلام)- فی زیارة الامام الحسین(علیه السلام)-:
من زاره کان اللهله من وراء حوائجه، و کُفیَ ما أهمَّه من أمر دنیاهُ.
 
صرتم خیس شده و این نشونه ی خوبیه!
این یعنی دلم میگه: هنوز به من امید داشته باش؛ هنوزم  می تونم دلتنگ خوبیها باشم. 
این یعنی من هنوز زنده ام...
الحمدلله علی کل نعمه
نمی‌دانم نهضت سوادآموزی با نسل معلم‌هایی که رو به بازنشستگی هستند چه کرده! همگی یک تخته کم دارند! همگی مبتلا به مرضِ «من که کارام رو خوب انجام میدم! من که همیشه سر وقت میرسم! من که چیزی رو نمی‌شکنم!» و امثالهم هستند! این «من، من!»هایشان کلافه‌ام می‌کند. ما با این مادرها و معلم‌های ایده‌آل‌گرا بزرگ شدیم. قوانین و انتظاراتشان همچون حکومت نظامی بوده! باید هم نسل ما به افسردگی و اضطراب دچار شود! اصلا هر کسی که مبتلا نشده یعنی یک جای کار می‌لن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

diiigikala